یکسالگی ترنم
مامان جان واقعا متاسفم که ١٠ روز از یکسالگیت گذشته و من هنوز نتونستم برات چیزی بنویسم ولی اگر شرایط الان من رو می دونستی حتما بهم حق می دادی کامپیوترم که قاطه قاطه وسطش خاموش می شه خودتم که ماشاله هزار ماشاله چی بگم از دیوار راست بالا می ری خوابم که اصلا نداری تازه وقتی هم که می خوابی فقط وقت می کنم به کارهای خونه برسم می خوام از مامانای دوستات که اینجا وبلاگ می نویسن بپرسم که اونها کی وقت می کنن برای نی نی های شیطونشون بنویسن لطفا نظراتشون رو برای من بفرستن...... خلاصه روز ١٥ ام مهر برات یه جشن تولد کوچولو تو خونمون گرفتیم که همه مهمونامون جوونهای فامیل بودن مثل مهدیه و کوروش،فرشته و میثم و احمد و مهدی ها و الهام و حمید، از این طرف هم مائ...
نویسنده :
فاطمه
16:25